سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تنهایی سخته مرگه

.................
صفحه خانگی پارسی یار درباره

از کلونینگ حیوان تا انسان

از کلونینگ حیوان تا انسان (2)


همانند سازی انسان سال هاست که جزئی از داستان های علمی تخیلی شده است. تصاویری که رسانه ها از همانند سازی انسان ارائه کرده اند باعث شده است عموم مردم به ایجاد حیات از طریق کلونینگ  اغلب به عنوان یک فانتزی که دانشمندان سعی در رسیدن به آن دارند نگاه  کنند. در این سری سوال و جواب ها سعی داریم جنبه های مختلف این موضوع را بررسی کنیم.


قسمت اول

از کلونینگ حیوان تا انسان (قسمت دوم)

آیا کلونینگ انسان معنی مشخصی دارد؟

خیر. بحث های اخیر پیرامون کلون کردن انسان به احتمال همانندسازی انسان زنده یا مرده از طریق تکنیک انتقال هسته سلول سماتیک (SCNT)، که برای ایجاد دالی استفاده شد، مربوط می شود اما این اصطلاح در چندین مورد دیگر هم استفاده می شود.

کلون کردن انسان می تواند برای ایجاد برادر یا خواهرهایی که به لحاظ ژنتیکی همسان اند به کار برده شود، همانند آنچه که به طور طبیعی در دوقلوهای تک تخمکی یا دوقلوهای مصنوعی با شکافتن جنین ها در مرحله 2 تا 8 سلولی تکوین جنین -گاهی اوقات پیش جنین خوانده می شوند-  در آزمایشگاه رخ می دهد.

از کلونینگ حیوان تا انسان (قسمت دوم)

شکافتن جنین گاهی اوقات در برنامه های تولید مثلی مصنوعی برای حیوانات دامی استفاده می شود. در یک آزمایش در 1993 دانشمندان در واشنگتون دی سی 17 جنین انسان را به 48 تا تبدیل کردند. این جنین ها، که برای اهداف پژوهشی انتخاب شده بودند (چراکه زنده ماندنی به نظر نمی رسیدند)، برای چند روز کشت داده شدند و سپس دور ریخته شدند.

اگر جنین های زنده ماندنی از این آزمایش ایجاد می شد و به طور همزمان در رحم های یکسان جای می گرفتند با دوقلوهای تک تخمکی قابل مقایسه می بودند

 اگر بلاستومرها (1)  دو قسمت می شد و یکی از جنین های حاصل رشد و پرورش داده می شد و دیگری فیریز می شد و بعدها در رحم جای داده شود نتیجه حاصل دوقلوهای سریالی خواهد بود. اگرچه همسانی ژنتیکی چنین افرادی از دوقلوهای معمولی متفاوت خواهد بود چراکه آنها در زمان های متفاوت (و حتی شاید از مادرهای متفاوت) به دنیا خواهند آمد. به علاوه تصمیم برای کاشتن دوقلوی سریالی بعدی  می تواند مبتنی بر ارزیابی تناسب اندام یا دیگر مشخصه های قل اول باشد و پیشبینی درباره ی دوره ی زندگی قل دوم می تواند بر اساس تجربه از موجود پیشین باشد.

از کلونینگ حیوان تا انسان (قسمت دوم)

اصطلاح کلون کردن انسان همچنین می تواند برای جنین هایی که از طریق SCNT نه برای ایجاد نوازد بلکه برای فراهم ساختن سلول های بنیادی جنینی جهت انجام مطالعات علمی و و نهایتاً اهداف درمانی به عنوان ابزار تحقیقاتی ایجاد می شوند نیز به کار رود. چنین استفاده ای از همانندسازی گاهی اوقات « کلونینگ تحقیقاتی» یا « کلونینگ درمانی» نامیده می شود که برای تمیز دادن آن از کلونینگ برای اهداف تولید مثلی است.

از کلونینگ حیوان تا انسان (قسمت دوم)

وقتیکه جنین کلون شده به مرحله ی بلاستوسیت (حدوداً 5 روز پس از لقاح) می رسد، توده سلول داخلی که سلول های بنیادی از آن مشتق می شود خارج می شود و طی این فرایند جنین تخریب می شود. برخی محققان درگیر در این کار ترجیح می دهند با عبارت ایجاد سلول بنیادی از تکنیک انتقال هسته سلول سماتیک برای توصیف این کار استفاده کنند چراکه واژه ی کلونینگ اشاره به ایجاد فرزند دارد. منتقدان این موضع می گویند که کلونینگ واژه مناسبی است چراکه پیشنهاد اینکه فرایند متفاوتی است اشتباه است است؛ بهتر است که بگوییم تکنیک های مشابه – ایجاد جنین از طریق SCNT – می توانند خروجی های مختلف -تولید سلول های بنیادی جنینی و تولید نوزاد- داشته باشند.

 

چه توجیهی برای همانند سازی انسان با هدفی غیر از تولید مثل ارائه شده است؟

محققان در حوزه ی تحقیقات همانندسازی بیان می کنند که روش منحصر به فردی برای مطالعه ی تغیرات ژنتیکی در سلول های مشتق شده از بیمارانی که از بیماری هایی نظیر پارکینسون، آلزایمر و دیابت رنج می برند وجود دارد. در فبریه 2004 محققان کره ی جنوبی دستیابی به رده سلول های بنیادی حاصل از جنین انسان همانند ساز شده را گزارش کردند. این محققان 242 تخمک از 16 اهدا کننده را از هسته خالی کردند و هسته ی سلول سماتیک تخمدان از همان اهدا کننده ها را به آنها انتقال دادند. 13 جنین به مرحله ی بلاستوسیت رسید، محققان توده ی سلولی داخلی را برای کشت رده سلول بنیادی استخراج کردند یکی از آنها با موفقیت باقی ماند و نتیجه داد. شش ماه بعد انجمن بارورسازی انسان و جنین شناسی بریتانیا اولین مجوز استفاده از همانندساز را برای تحقیقات سلول های بنیادی جنینی صادر کرد. محققانی که علاقه مند به کار در این حوزه هستند  بر این باورند که

سلول های بنیادی جنینی روزی در پیشرفت صنعت دارو و تکامل داروها، اهداف تشخیصی و تولید سلول و بافت برای پیوند کمک خواهد کرد

برای مورد آخر، اگر از سلول های بنیادی که از جنین کلون شده حاصل از بیماری که نیاز به پیوند دارد برای پیوند استفاده شود نسبت به سلول ها، بافت ها یا اندام هایی که از افراد دیگر اهدا می شود، احتمال رد پیوند خیلی کمتر است چراکه DNA در سلول های کلون شده تقریباً مشابه DNA خود بیمار است.

از کلونینگ حیوان تا انسان (قسمت دوم)

آیا سلول های بنیادی جنینی انسان نوید درمان می دهد برخلاف سلول های بنیادی که از بافت های بالغ حاصل می شوند. و اگر چنین است آیا اینجاد جنین های کلون شده به عنوان منبعی از سلول های بنیادی به ارزش درمانیشان اضافه خواهد شد از موارد مورد بحث در محافل علمی هستند.


زندگی همین است !

زندگی همین است !

زندگی همین است !
استادی درشروع کلاس درس ، لیوانی پراز آب به دست گرفت .
آن را بالا گرفت که همه ببینند.
بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است ؟
شاگردان جواب دادند: 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم
استاد گفت : من هم بدون وزن کردن ، نمی دانم دقیقا” وزنش چقدراست.
اما سوال من این است :
اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد.
شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد .
استاد پرسید : خوب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی می افتد ؟
یکی از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد میگیرد.
حق با توست . حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه ؟
شاگرد دیگر ی جسارتا ” گفت : دست تان بی حس می شود . عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج م ی
شوند. و مطمئناً کارتان به بیمارستان خواهد کشید .
و همه شاگردان خندیدند…
استاد گفت : خیلی خوب است .
ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است ؟
شاگردان جواب دادند : نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود ؟
درعوض من چه باید بکنم ؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت :
لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت : دقیقا” مشکلات زندگ ی هم مثل همین است .اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه
دارید . اشکالی ندارد اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد . اگر بیشتر از آن
نگه شان دارید ، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات ز ندگی مهم است . اما مهم تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب ،آنها را زمین
بگذارید. به این ترتیب تحت فشار قرار نم ی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار م ی شوید و قادر خواهید
بود از عهده هر مسئله و چالشی که برایتان پیش می آید ، برآیید!
دوست من ، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری .
زندگی همین است!


10 اشتباه در ظاهر شما

اشتباه در ظاهر شما

برای داشتن یک تیپ مقبول مردانه،یاد بگیریم که از انجام چه کارهایی و چگونه خودداری کنید.
1) رنگ بیش از حد
استفاده از رنگ های زیاد باعث می شود که توجه دیگران نسبت به شما جلب شود. سعی کنید در لباس هایتان بیش از 3 رنگ استفاده نکنید و تا آنجا که می توانید پوشش خود را ساده نگه دارید.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

سعی کنید از مکمل های رنگی استفاده کنید. رنگ هایی که متضاد یکدیگرند تکمیل کننده هم نیز هستند (مثلاً بنفش و زرد یا آبی و نارنجی) رنگ هایی که به هم نزدیک هستند به نام رنگ های «هم خانواده» شناخته می شوند. (مثل زرد و نارنجی) زمانی که می خواهید لباس بپوشید باید سعی کنید که از رنگ های متضاد یا رنگ های هم خانواده استفاده کنید.اگر لباس هایتان روشن است باید کفش هایتان نیز روشن باشد ولی اگر لباس های تیره بر تن می کنید کفش شما نیز باید تیره باشد.
2) طرح بیش از اندازه
برای ست کردن رنگ و طرح پارچه باید از لباس هایی استفاده کنید که بیش از 3 طرح نداشته باشند. بهتر است لباس شما دارای یک یا دو طرح متنوع تک رنگ باشد.
از لباس هایی استفاده کنید که تنها دارای یک طرح معین هستند (مثلاً دارای گل های ساده سفید رنگ باشند یا در پشت آنها مارک کوچکی باشد) و همیشه همان را بر تن کنید.
3) پارچه اضافی
برخی از افراد تصور می کنند که هر پارچه مختص طبقه خاصی از افراد اجتماع است. معمولاً ابریشم از کتان رسمی تر است و پارچه لینن نیز از دور داد می زند که با مخمل متفاوت است، چرم هم همیشه خیلی مردانه تر از فاستونی است.برای اینکه در میان این همه پارچه های مختلف به دام نیفتید می توانید لباس های تابستانی و زمستانی خود را از هم جدا کنید. لباس های زمستانی معمولاً کلفت تر، سنگین تر و زبرتر هستند. پارچه های تابستانی نیز از الیاف طبیعی درست شده و بسیار نازک و خنک هستند. آنها را از هم دور نگه دارید تا دچار اشتباه نشوید.
4) لباس فصل دیگری را پوشیدن
اگر شما در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای گرم است، خوش شانس هستید. لباس های شما باید مختص یک فصل (بهار / تابستان) باشد. اما اگر مانند بسیاری از افراد در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای متنوعی است باید در کمد لباس های خود جایی را برای ذخیره لباس هایی که به درد فصل حاضر نمی خورند باز کنید. همانطور که از قدیم گفته اند «از دل برود هر آنچه از دیده برفت.» هرچه که آن پیراهن های لینن را از کت های پشمی دورتر نگه دارید خیلی کمتر اتفاق می افتد که آنها را به طور اتفاقی با هم ست کنید.
5) شلوارهای خیلی بلند یا خیلی کوتاه
حتی اگر از سایز خودتان مطمئن هستید اما باز هم شلوارهایتان را پیش از خرید یک بار پرو کنید. سایز لباس هایی که دارای مارک های متفاوتی هستند مختلف است.
و همیشه این قوانین را نیز به خاطر داشته باشید؛ شلوارهای ارتشی و پارچه یی باید تا بالای پاشنه کفش شما بیایند. شلوارهای جین می توانند تا انتهای پاشنه کفش نیز کشیده شوند. قد هر شلواری که بیش از این اندازه باشد برای شما بلند است.
زمانی که راه می روید شلوار شما نباید آنقدر کوتاه باشد که جوراب هایتان از زیر آن معلوم شود. زمانی که می نشینید شلوار شما نباید بیش از چند سانت به بالای جورابتان برود.
6) شلوارهایی که بالا می ایستند
اگر شما دارای کمر باریکی هستید (پاهای بلند اما کمر کوچکی دارید) از شلوارهای جین و ارتشی استفاده کنید که جیب آن در جلو قرار داشته باشد و نه در طرفین. حقه دیگری که در اینجا می توانید به کار ببرید این است که شلواری خریداری کنید که بزرگتر از سایز شما باشد. این کار باعث می شود که اندام شما پرتر جلوه کند، همچنین قد شلوار نیز بلندتر شده و پاهای شما را ناقص جلوه نمی دهد.
7) تی شرت هایی که خیلی بلند یا کوتاه هستند
اگر تی شرت شما خیلی بلند است نباید آن را هیچ گاه داخل شلوار خود کنید. بر روی این مطلب تاکید داریم.
8) تی شرت های شلوغ
از تی شرت های تک رنگ استفاده کنید و از پوشیدن لباس های پرزرق و برق، دارای لگو و کلمات ناپسند به شدت پرهیز کنید. تی شرت های ساده خیلی راحت تر با پلوور و ژاکت های مختلف ست می شوند.
9) لباس های چروک
چاره کار شما بسیار ساده است؛ باید یک اتو و میز آن را خریداری کنید. اما اگر در حال مسافرت هستید می توانید بر روی محل چروکیدگی کمی آب بریزید و سپس سشوار را بر روی آن بگیرید و با دست محل موردنظر را صاف کنید. با این کار لباس شما از آن چروکیدگی در می آید. علاوه بر این، آقایانی را دیدیم که این کار را به راحتی در دستشویی های عمومی با دست خشکن ها انجام می دهند، شاید کار خوبی نباشد اما جواب می دهد.
10) صندل با جوراب
برای مبتدی ها بهتر است که اصلاً فکر جوراب پوشیدن را از سر بیرون کنند. اما اگر پوشیدن جوراب اجباری است پیشنهاد می کنیم از جوراب هایی استفاده کنید که اندازه آنها فقط تا قوزک پا است و آنها را با اسنیکرهای نخی یا کفش های پارچه یی ست کنید.

 


دختران خود را بهتر درک کنیم !

 

دختران خود را بهتر درک کنیم !

می‌گوید: «چگونه با دختر هفده‌ساله‌ام رفتار کنم؟»
مادری می‌پرسد: «چگونه با دختر پانزده ساله‌ام حرف بزنم؟»، «چگونه می‌توانم به دخترم کمک کنم که به‌درستی با احساس‌ها و عواطفش روبه‌رو گردد؟» و …

محبت، بال پرواز در کودکان
کودک از زمانی که به دنیا می‌آید، دارای غریزه‌ها و تمایل‌هایی می‌باشد که برخی از آنها، بالقوه ‌هستند و مانند آتش زیرخاکستر به وقت خود، فعلیت پیدا می‌کنند . مانند ثروت‌اندوزی، امورجنسی و …

برخی دیگر از تمایل‌های کودک، بالفعل هستند یعنی پس از تولد، رشد ونمو می‌کنند مانند خوردن، گریه کردن، خوابیدن و …

کودک در رحم مادر، به‌طور کامل، متوجه کردار، گفتار و هیجان های بیرون، از طریق شریان‌های حیاتی مادر می‌باشد. پس از تولد نیز به‌طور کامل، در معرض کردار و رفتار اطرافیان قرار می‌گیرد و از سن دو سالگی به بعد، آماده‌ی بهره‌برداری می‌شود . بنابراین، دست نوازش پدر و مادر به‌ویژه پدر برای او، دارای اهمیت است.

توصیه می‌شود مادران و پدران، کودکان را بر سینه بفشارند تا ضربان قلب آنان با ضربان قلب کودک، درهم آمیخته شود و گرمی و حرارت محبت را لمس کنند.

آیا روش‌های تربیتی دختران با پسران تفاوت دارد؟
پدر و مادر باید بدانند از آن جایی که تمایل پسران با دختران فرق می‌کند، در برخی مسائل هم تفاوت دارند . نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر می‌آموزند و دختران از پدر یاد می‌گیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آن‌طور که خودش می‌خواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر و دختر، فاصله می‌اندازد.

دختران نیاز دارند کسی به صحبت‌های‌شان گوش دهد نه اینکه بدون شنیدن احساس‌های‌شان، از ابتدا راه‌حل ارائه شود. درباره‌ی پسران نیز مادران با مشکل مواجه می‌شوند زیرا پسران حتی اگر کوچک باشند،اعتماد به نفس را در این می‌بینند که خودشان از عهده‌ی مشکل‌های‌شان برآیند و نیاز به کمک بیش از حد یا ناز و نوازش ندارند.

درک رفتار
برخی از ما به‌طورکلی انتظار داریم که دختران در کارها همراهی‌مان کنند و پسران، یاغی و تنبل باشند، دختران را همیشه تشویق می‌کنیم که به مادران‌شان کمک کنند اما از پسران، انتظار کمک نداریم .

فرزندان‌تان را آن‌طور که هستند، بپذیرید، نه آن‌گونه که می‌توانند باشند .
اگر می‌خواهیم فرزندان‌مان، خود را انسان‌هایی با ارزش تصور کنند ، باید آنان را با تمام کاستی‌های‌شان بپذیریم. ما باور داریم که برای فرزندان‌مان، ارزش قائلیم و گاهی نیز آن را بازگو می‌کنیم اما بیش‌تر وقت‌ها، رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد. ما باید به آنان ثابت کنیم بدون توجه به این‌که چگونه عمل می‌کنند، برای آنان به عنوان یک فرد، ارزش قائلیم.

روبه‌رو شدن با یک دختر خشمگین
وقتی دختری از روی خشم، مادرش را بی‌ارزش می‌خواند، به احتمال‌ زیاد به علت خشمی‌ است که او نسبت به خود، احساس می‌کند. از این‌رو، این احساس را روی مادرش، فرافکنی می‌کند. بیش‌تر مواقع، وقتی یک دختر نوجوان، عصبانی می‌شود، نه تنها با آشوب هورمون‌ها و احساس‌هایش روبه‌روست، بلکه احساس بی‌ارزشی می‌کند. دختر نوجوان در این سن و سال، با یک به هم‌ریختگی درونی و بیرونی روبه‌ورست. این احساس را که به او دست داده، دوست ندارد و به همین دلیل، احساس خود را روی مادرش، فرافکنی می‌کند. مادری که به او اعتماد دارد، او را می‌شناسد و به شکلی عمیق، او را درک می‌کند.

مادر یک دختر نوجوان باید صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد . باید دیدگاهی وسیع داشته باشد و او را به شکلی که لازم است، درک‌ کند. مادر می‌تواند اعتماد و اطمینان دخترش را نسبت به خود، بیش‌تر کند و برای رسیدن به این مهم، لازم است که سرنخ‌های احساسی و عاطفی او را پیدا کند.

مادر مدیر و دانا، خشم دخترش را در این مرحله از زندگی، به حساب در حال رشد بودن او می‌گذارد. البته گاهی وقت‌ها مادر باید به دخترش بیاموزد که خشمش را کنترل کند. اینکه بیاموزیم خود را کنترل کنیم، بخشی از برنامه‌ی رسیدن به بلوغ و بزرگی است.

مواقعی هست که باید بگذارید دخترتان فریاد بکشد. احساس‌های ناخوشایندش را آنقدر تخلیه کند تا به آرامش برسد. در بسیاری از مواقع، وقتی دختر به شدت خشمگین می‌شود، بهتر است مادرش از صحنه بیرون برود و بگوید: «من نمی‌توانم حرف‌های تو را تحمل کنم. بهتر است که نیم ساعت، تنها بمانم.» اگر ترک کردن اتاق، امکان‌پذیر نباشد، شاید چند ثانیه سکوت، نتیجه‌ی دلخواهی بدهد.

تغییر کردن با دختران‌مان
برای آنکه در دوران نوجوانی دخترمان، به او نزدیک‌تر بمانیم، باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این بدان معناست که روش‌های مقتدرانه را کنار بگذاریم و رفتاری دوستانه‌تر در قبال دخترمان در پیش بگیریم.
برای آنکه به دختران‌مان نزدیک‌تر شویم، لازم است به آنان، آزادی بیش‌تری بدهیم و مسوولیت‌های جدیدی را به آنان واگذار نماییم.


چگونه لباس بپوشیم تا لاغرتر به نظر برسیم

چگونه لباس بپوشیم تا لاغرتر به نظر برسیم

آیا هرگز با کسانی روبرو شده اید که از آنچه که واقعا هستند، لاغرتر به نظر می رسند. نکات ظریفی وجود دارد که شما می توانید با رعایت آنها لاغرتر و ظریفتر به نظر برسید.
اگر بدانید که چگونه باید لباس بپوشید، نیازی نیست که اندامی عالی داشته باشید تا عالی به نظر برسید.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

گام اول)
لباس های تیره تر بپوشید. رنگهای روشن باعث می شود تا عیب های بدن شخص بیشترنشان داده بشود. پس رنگهای تیره تر انتخاب کنید تا بعضی از عیبهای بدن خود را بپوشید و لاغرتر به نظر برسید.

گام دوم)
قسمت بیشتری از گردن خود را نشان بدهید تا لاغرتر به نظر برسید. اگر گردن شما بلندتر به نظر برسد، باعث می شود که لاغرتر و کشیده تر دیده بشوید. پیراهن ها و تی شرتهای با یقه هفت و وی شکل بپوشید تا به لاغرتر دیدن شما کمک کند.

گام سوم)
از خطوط افقی خودداری کنید. راه راه ها، نوارها و خطوط افقی شما را چاقتر و عریضتر نشان می دهد. پوشیدن لباس هایی که راه های افقی دارند، باعث می شود تا شما ازآنچه که هستید بزرگتر به نظر برسید. لباس هایی را بپوشید که خطوط و راه های عمودی دارند یا اصلا راه و خطی ندارند.

گام چهارم)
موهای خود را از روی صورتتان بیرون نگاه دارید. اگر موهای بلندی دارید، بهتر است که آن را به سمت بالا ببندید تا لاغرتر به نظر برسید. اگر دوست ندارید موهایتان را به سمت بالا ببندید، حلقه کردن و فردادن مو را امتحان کنید.

گام پنجم)
از لوازم جانبی در نزدیکی نواحی که می خواهید به آن تاکید شود و توجه بشود، استفاده کنید تا توجه را از قسمتهایی که مناسب نیست دور کنید.

? دقت کنید:
ـ لباس هایی بپوشید که متناسب و اندازه شما است. اگر لباس هایی بپوشید که خیلی حجیم و بزرگ یا بسیار تنگ و چسبان هستند، بزرگتر و چاقتر به نظر خواهید رسید.
ـ با اعتماد به نفس لباس بپوشید. اعتماد به نفس برای خوب به نظر رسیدن بسیار مهم است.
ـ از پوشیدن دامن یا شلوار چین دار و پلیسه دار خودداری کنید. شلوارهایی که جلوی صاف و یکدستی دارند، باعث می شود تا لاغرتر به نظر برسید. از پوشیدن هرنوع لباس و وسیله براق و درخشان در نواحی که می خواهید آن را بپوشانید، خودداری کنید.


چرا tele ،اe شد

چرا " tele" ،"اe" شد

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

 

1- پیدایش " تله کمونی کاسیون"(Telecommunication)

اتحادیه بین المللی مخابرات در سال1923 میلادی برابر با سال 1311 هجری خورشیدی، در آتلانتای ایالات متحده ، تجدید ساختار یافت. در این تجدید ساختار، شماری از سازمان های استاندارد سازی و تعدادی از سازمان های مشورتی که تا آن زمان حاضر نبودند زیر چتر اتحادیه بین المللی تگلراف ، ( نام پیشینITU)، قرار بگیرند، با " اختراع" اصطلاح نوظهور" تله کمونی کاسیون" (Telecommunication) و نشاندن آن به جای " تلگراف" در نام جدید اتحادیه ، حاضر شدند، به جدایی چندین ساله ی خویش خاتمه داده و به ادغام درITU تن در دهند . زیرا اتحادیه ی بین المللی تلگراف ، قدیمی ترین و پر آوازه ترین سازمانی بود که شصت و هفت سال پیش ، از 1932، یعنی در سال 1865( در روز 17 می  برابر با27 اردیبهشت) در ژنو سوئیس تاسیس شده بود ؛ اما سازمان هایی نظیرCCITT وCCIR تنها دوازذه سال پیش ، از 1932 به وجود آمده بودند . با رایج شدن اصطلاح جدید" تله کمونی کاسیون " تمام انواع و مصادیق ارتباطات الکتریکی، مانند تلگراف ، تلفن ،  تله کپی( پدر بزرگ دورنگار یا فاکس فعلی) و تلویزیون که همگی دارای پیشوند " تله" بودند به وحدت مفهومی رسیدند و در دل یک حوزه ی علمی -  فنی ( یعنی همان" تله کمونی کاسیون") ادغام شدند. دو سال بعد، یعنی در سال 1313 خورشیدی برابر با 1934 میلادی ، فرهنگستان ادب در ایران تاسیس شد. فرهنگ ناظم الاطباء نفیسی ، نخستین فرهنگی است که اصطلاح"مخابرات" را به عنوان رسته یی نظامی در درون قشون( و" ارتش" فعلی) معرفی می کند. البته همین رسته ، در روزگار ما، به لحاظ قرابت الکترونیک با مخابرات به
" مخوال"( ترکیبی از مخابرات و الکترونیک) تبدیل شده است، برای مثال:" فرماندهی مخوال"! در هر صورت، به مرور زمان، ایرانیان، مخابرات را معادل" تله کمونی کاسیون" گرفتند ولی اعراب" اتصالات" را معادل آن اختیار کردند و هنوز نیز- هم به مخابرات ما ، و هم به ارتباطات ما ( یعنی به دو اصطلاحی که ما فارسی زبانان به کار می بریم) تنها و تنها،
" اتصالات" می گویند. در ضمن اعراب ، سازمان های جاسوسی، اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی خود را با " استخبارات" و
" مخابرات" نام گذاری کردند و مترادف و معادل گرفتند . به هرحال از 1313 تا کنون ( یا از 1934 تا این زمان ) ، پیشوند تله در ابتدای هر اصطلاح فرنگی، اشاره به خدمتی مخابراتی یا دستگاهی مخابراتی دارد و معنای آن " دور"، " ازدور"، " ازراه دور" و یا " دور" است ، هم چنان که برخی از مترجمان ما، " تله کمونی کاسیون" را نیز،  تحت اللفظی ، ارتباطات از راه دور ترجمه کرده اند و می کنند و یا اصطلاحاتی چون telework,telecotrol,telecommand,telemedicine,telemeasurment, education,teleconfrencingtele-و غیره را به ترتیب ، کار از دور، کنترل از دور، دور فرمانی، دوراپزشکی،اندازه گیری از راه دور، دور آموزی و گردهمایی از راه دور، معادل سازی می کنند.

آن چه برای بحث ما اهمیت دارد این است که تمامی این اصللاحات ، اشاره به خدماتی داشته و دارند که از رسانه ی تلفن و از زیر ساخت صوتی ویژه ی خدمات تلفنی، استفاده می کنند و مبتنی  هستند بر PSTNیاISDN که هر دو بر شبکه های مداری تلفن استوارند، علت آن نیز این است که زیر ساخت تلفنی، هنوز که هنوز است، قدیمی ترین و گسترده ترین ماشین خودکار ساخته شده توسط بشر روی کره ی خاکی است و تا پیش از ظهور اینترنت، قرار براین بود که تمامی آرزوها و آمال ارتباطی بشر قرن بیستم را براورده سازد. برای مثال ، اگر دو اصطلاحvideo-confrencing  وteleconfrening  را با هم مقایسه کنیم، مشاهده می کنیم که اولی، بر زیر ساخت تلفنی استوار است اما دومی بر شبکه یی اختصاصی یاdedicated که تحقق آن به مراتب گران تر از اولی است.

 

2- پیدایشe

حال با ظهور اینترنت، مدتهاست که تله(tele) و تمامی اصطلاحاتی که با آن می آیند، از رونق افتاده و به جای آن" ئی"
( یعنی حرف انگلیسیe) نشسته است."E" اگر چه نشأت گرفته از " الکترونیک" است اما دیگر استقلال معنایی پیدا کرده و از ریشه ی خود جدا شده است، به این مفهوم که الکترونیک و الکترونیکی، معنای رایج خود را دارد ولی هر اصطلاحی که با"e" شروع می شود به معنای آن است که زیر ساخت ارتباطی آن از نوع اینترنت است! آغازگر این تحول ،email بود که گاه آن را جدا(e-mail) هم می نویسند. در فارسی ِ گفتاری نیز اگر از شخصی بپرسند. آیا شما" میل" دارید؟ به معنای " تمایل" نیست بلکه به معنای آن است که " نشانی پست الکترونیکی شما چیست؟" و یا این که " آیا شما نامه یی از طریق پست الکترونیکی دریافت کرده اید؟"

بعد ازemail ، اصطلاحe-commerce و سپسe-phone پیدا شدند و در اندک زمانی"e" به هر چیزی چسبید و حتی" ئی همه چیز" یاe-everything هم ساخته شد  به طوری که "e" برای خود فرهنگی شد برتر از فرهنگ های شناخته شده! حال " ئی- فرهنگ یاe-culrure با همه ی ید طولانیش در برگیرنده ی همه مظاهر و مصادیق نوین است:

- ئی- سواد یاe-literate برای کسی که قادر است با رایانه و اینترنت کار کند.

- ئی- فراگیری یاe-learning برای خود آموزی از طریق اینترنت.

- ئی- دولت یاe-government برای ارایه ی خدمات دولتی به عموم مردم از طریق اینترنت.

- ئی- بهداشت یا ئی پزشکی معادلe- medicineیاe-health .

- ئی- کتاب یاe-book برای کتابهایی که نه روی کاغذ و نه در هزاران نسخه، بلکه در اینترنت و تنها در یک نسخه نشر می یابند و در دسترس هزاران  میلیون خواننده قرار می گیرند.

- و بسیاری"e" های دیگر.

 

3- رمز موفقیتITU: وفق پذیری!

همانطور که در سال 1932، اتحادیه توانست با ساختن واژه ی جدیدی تمامی دست اندرکاران رشته های مختلف اطلاع رسانی الکترونیکی را دور هم گرد آورد و آن ها را در خود و زیر چتر خود متحد سازد، درنیمه ی دوم دهمین دهه قرن بیستم یعنی پس از سالهای 1995،ITU توانستIETF ، نهاد استاندارد سازی اینترنت را در خود ادغام کند و به دعواها و مرافعه های دوره های گذشته باIETF پایان دهد و به اتفاقIETF به کار استاندارد سازی اینترنت، همگرایی شبکه های سنتی و شبکه های نسل جدید یا

Generation NetworksNext و به اقتصاد نوین(New Economy) بپردازد. امروزه اگر چه هنوزT در نامITU نماد
" تله کمونی کاسیون" است وI، نه اینترنت، بلکه همان" انترناسیونال" صد و پنجاه سال گذشته را نمایندگی می کند اما ماهیت کار و فعالیتITU به کل عوض شده است:

- نخست این کهITU دیگر" بین المللی" نیست بلکه جهانی(Global) است. به عبارت دیگر اگر در گذشته تنها دولت ها می توانستند عضو فعالITU باشند و حق رأی داشته باشند اینک به غیر از دولت ها شرکت های بخشی، شرکت های چند ملیتی و شرکت های فرا ملیتی نیز عضویت فعال درITU دارند و سرنوشت و مسیر حرکت، سرعت حرکت واهدافITU را به همراه اعضای دولتیITU، رقم می زنند.

-ITU اگر در گذشته، به دنبال" خدمت" بود اینک به دنبال" درآمد" یا " ارایه خدمت در ازای کسب خودکفایی مالی" ست و توانسته است منابع مالی جدیدی را برای خود به وجود آورد. به این ترتیب امروزهITU از یک نهاد" ضد انتفاعی" به یک نهاد
" غیر انتفاعی" اما تا حدود زیادی خودکفا، درآمده است.

-ITU اگر درگذشته تنها" توصیه نامه" صادر می کرد اینک به مرتبه " ابر مقررات گذار مقررات گذاران" جهان ارتقا یافته است. درنهایت ودریک کلامITU، به یاری دیدگاه های پیشرفته ومترقی اعضای جدیدش، یعنی به اصطلاحSector- Member هایش، توانسته است خود را با دگرگونی های روزگار ما به خوبی وفق دهد حال بر اعضای دولتی یاState- Member ها به ویژه در کشورهای در حال توسعه است که آنها نیز خود را با شرایط جدید وفق دهند و ازITU بیش از پیش به نفع توسعه منابع نیروهای انسانی خود بهره مند شوند.


تعریق کف دستها ارثی است

 تعریق کف دستها ارثی است

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

دانشمندان دریافتند که عرق کردن کف دستها که باعث ناراحتی و شرمندگی فرد می شود ، نشانه عصبی بودن شخصیت نیست بلکه مشکل رایجی است که از والدین به ارث رسیده است .

مطالعه جدید دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا ثابت می کند که عرق آلود بودن کف دست یک اختلال واقعا فیزیولوژیکی است که می تواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود .

تحقیقات این دانشمندان بیانگر شواهد نیرومندی است که سندرم کف دست عرق آلود منشا ژنتیکی دارد  و 5 درصد جمعیت به این سندرم مبتلا هستند .

محققان سوابق خانوادگی 49 بیمار مبتلا به تعریق بیش از حد کف دست ها را بررسی کردند و دریافتند در 65 درصد این افراد این بیماری مجددا مشاهده شده است .

اما در گروه کنترل افرادی که به این سندرم مبتلا نبودند ، هیچ موردی از بازگشت این سندرم در خانواده شان گزارش نشد .

محققان روش درمان موفقیت آمیزی برای این سندرم یافته اند که یک عمل جراحی با حداقل تهاجم است و شامل قطع یک عصب غیر حرکتی دستهاست .


چطور در باره مرگ با خردسالان صحبت کنیم

چطور در باره مرگ با خردسالان صحبت کنیم؟

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

مهارت‌های زندگی > خانواده  - همشهری آنلاین- زهره بانی: مرگ از جمله موضوعاتی است که صحبت کردن در مورد آن به خصوص با کودکان کم سن بسیار دشوار است

مرگ بخشی غیر قابل گریز از زندگی است و کودکان باید آن را درک کنند و راههایی را آموزش ببینند تا بتوانند این پدیده کاملا طبیعی را بپذیرند.

کودکان هر قدر هم که کم سن و سال باشند نسبت به مرگ بی اطلاع نیستند. و در باره آن در داستان‌ها شنیده‌اند یا در تلویزیون دیده‌اند، یا اینکه با جسم بی جان حشرات یا پرندگان در اطراف محل زندگی برخورد کرده‌اند. یا حتی ممکن است مرگ یک حیوان خانگی یا یکی از اعضای خانواده را تجربه کرده باشند.

علاوه بر اینها، جنبه‌های دیگری از مرگ هم وجود دارد که کودکان خردسال نمی‌توانند درک کنند. برای مثال، آنها نمی‌فهمند که مرگ ابدی است و اجتناب ناپذیر و برای همه اتفاق می‌افتد. خردسالان نمی‌توانند درک کنند که "مرده" یعنی کسی که بدنش دیگر فعالیت‌های عادی زندگی را ندارد.

شاید کودکان فکر می‌کنند کسی که مرده هنوز می‌خورد، می‌خوابد و کارهای عادی‌اش را انجام می‌دهد، فقط این کارها را در آسمان‌ها یا اعماق زمین انجام می‌دهد و در ذهن خود همیشه منتظر بازگشت کسی هستند که از دنیا رفته است و به مرگ به عنوان یک اتفاق موقتی نگاه می‌کنند.

و به خصوص وقتی مرگ والدین یا خواهر و برادر یک کودک خردسال فرا می‌رسد، او نمی‌تواند مرگ آنها را باور کند و درک نمی‌کند که این پدیده می‌تواند برای آنها هم اتفاق بیفتد.

کودکان خردسال در مقابل مرگ واکنشهای متفاوتی نشان می‌دهند. اگر طفل شما در این شرایط به شما چسبید و از شما جدا نشد یا سبک سخن گفتن وی به شکل سخن گفتن زمان کودکی‌اش برگشت یا ناگهان از رفتن به مهد کودک سابقش امتناع ورزید، یا واکنش‌هایی نظیر آن از خود نشان داد هرگز تعجب نکنید.

حتی ممکن است تمام برنامه متداول روزانه وی مختل شود و همه چیز در نظرش بد و آزار دهنده شود و در واقع با خود در ستیز می‌افتد تا بفهمد چرا بزرگ‌ترها تا این اندازه اندوهگین هستند.

برخی کودکان هم هستند که نسبت به مرگ هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند.

کودکانی هم هستند که واکنش‌های متناوب بروز می‌دهند یعنی نوعی مواجهه با مرگ، با شادمانی و بازیهای روزمره آنان ترکیب می‌شود. این نوع واکنش هم کاملا طبیعی است.

درک این موضوع و واکنش کودکان نسبت به مرگ به گونه‌ای است که هر کودکی به اندازه ظرفیت و تحمل خود از آن برمی‌دارد. و ابن شرایط دردناک و تالم آور آن قدر طول می‌کشد تا کودک احساس کند می‌تواند با امنیت خاطر این احساس را از وجودش بیرون کند. به خصوص در مواردی که متوفی والدین یا خواهر و برادر کودک باشند، توجه داشته باشید که این پروسه ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد.

گاهی هم در مرگ نزدیکان، کودکان رفتارهای عجیبی نشان می‌دهند که بیشتر نشان از بیماری دارد، اما بدانید که این واکنش‌ها هم کاملا طبیعی هستند و از همراهی و کمک به او غافل نشوید تا بتواند از این مسیر سخت عبور کند و پدیده مرگ را هم درک کند و هم با آن کنار بیاید.


چطور در باره مرگ با خردسالان صحبت کنیم

چطور در باره مرگ با خردسالان صحبت کنیم؟

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

مهارت‌های زندگی > خانواده  - همشهری آنلاین- زهره بانی: مرگ از جمله موضوعاتی است که صحبت کردن در مورد آن به خصوص با کودکان کم سن بسیار دشوار است

مرگ بخشی غیر قابل گریز از زندگی است و کودکان باید آن را درک کنند و راههایی را آموزش ببینند تا بتوانند این پدیده کاملا طبیعی را بپذیرند.

کودکان هر قدر هم که کم سن و سال باشند نسبت به مرگ بی اطلاع نیستند. و در باره آن در داستان‌ها شنیده‌اند یا در تلویزیون دیده‌اند، یا اینکه با جسم بی جان حشرات یا پرندگان در اطراف محل زندگی برخورد کرده‌اند. یا حتی ممکن است مرگ یک حیوان خانگی یا یکی از اعضای خانواده را تجربه کرده باشند.

علاوه بر اینها، جنبه‌های دیگری از مرگ هم وجود دارد که کودکان خردسال نمی‌توانند درک کنند. برای مثال، آنها نمی‌فهمند که مرگ ابدی است و اجتناب ناپذیر و برای همه اتفاق می‌افتد. خردسالان نمی‌توانند درک کنند که "مرده" یعنی کسی که بدنش دیگر فعالیت‌های عادی زندگی را ندارد.

شاید کودکان فکر می‌کنند کسی که مرده هنوز می‌خورد، می‌خوابد و کارهای عادی‌اش را انجام می‌دهد، فقط این کارها را در آسمان‌ها یا اعماق زمین انجام می‌دهد و در ذهن خود همیشه منتظر بازگشت کسی هستند که از دنیا رفته است و به مرگ به عنوان یک اتفاق موقتی نگاه می‌کنند.

و به خصوص وقتی مرگ والدین یا خواهر و برادر یک کودک خردسال فرا می‌رسد، او نمی‌تواند مرگ آنها را باور کند و درک نمی‌کند که این پدیده می‌تواند برای آنها هم اتفاق بیفتد.

کودکان خردسال در مقابل مرگ واکنشهای متفاوتی نشان می‌دهند. اگر طفل شما در این شرایط به شما چسبید و از شما جدا نشد یا سبک سخن گفتن وی به شکل سخن گفتن زمان کودکی‌اش برگشت یا ناگهان از رفتن به مهد کودک سابقش امتناع ورزید، یا واکنش‌هایی نظیر آن از خود نشان داد هرگز تعجب نکنید.

حتی ممکن است تمام برنامه متداول روزانه وی مختل شود و همه چیز در نظرش بد و آزار دهنده شود و در واقع با خود در ستیز می‌افتد تا بفهمد چرا بزرگ‌ترها تا این اندازه اندوهگین هستند.

برخی کودکان هم هستند که نسبت به مرگ هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند.

کودکانی هم هستند که واکنش‌های متناوب بروز می‌دهند یعنی نوعی مواجهه با مرگ، با شادمانی و بازیهای روزمره آنان ترکیب می‌شود. این نوع واکنش هم کاملا طبیعی است.

درک این موضوع و واکنش کودکان نسبت به مرگ به گونه‌ای است که هر کودکی به اندازه ظرفیت و تحمل خود از آن برمی‌دارد. و ابن شرایط دردناک و تالم آور آن قدر طول می‌کشد تا کودک احساس کند می‌تواند با امنیت خاطر این احساس را از وجودش بیرون کند. به خصوص در مواردی که متوفی والدین یا خواهر و برادر کودک باشند، توجه داشته باشید که این پروسه ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد.

گاهی هم در مرگ نزدیکان، کودکان رفتارهای عجیبی نشان می‌دهند که بیشتر نشان از بیماری دارد، اما بدانید که این واکنش‌ها هم کاملا طبیعی هستند و از همراهی و کمک به او غافل نشوید تا بتواند از این مسیر سخت عبور کند و پدیده مرگ را هم درک کند و هم با آن کنار بیاید.


سندروم تخمدان پلی کیستیک (2)

آزمایشات تشخیصی

تست اختصاصی ای برای تشخیص قطعی سندروم تخمدان پُلی کیستیک وجود ندارد. تشخیص بر مبنای رد موارد دیگر است. یعنی پزشک تمامی علائم و نشانه های شما را بررسی کرده و سپس سایر احتمالات را رد می کند.

در طی این پروسه، پزشک شما بسیاری از عوامل را در نظر می گیرد:

 

 

پزشک تان ممکن است سوالاتی در مورد دوره های

قاعدگی

، تغییرات وزن و سایر علائم شما بپرسد.

 

 

پزشک می تواند اطلاعات کلیدی ای را ثبت کند مثل قد، وزن و

فشار خون

. علاوه بر آن معاینات لگنی نیز می تواند اطلاعات مفیدی را در اختیار پزشک قرار دهد.

 

 

خون شما برای بررسی سطح بعضی از هورمون ها برای تعیین علت اختلالات در قاعدگی یا آندروژن بالا، گرفته می شود. آزمایشات دیگر خون شامل تست

کلسترول

و

تری گلیسرید

ناشتا و تست

تحمل گلوکز

است. در تست تحمل گلوکز میزان قند خون در حالت ناشتا و بعد از مصرف نوشیدنی حاوی گلوکز بررسی می گردد.

 

 

اولتراسوند لگن می تواند ظاهر تخمدان ها و ضخامت دیواره رحم را نشان دهد. در طول این آزمایش، شما بر روی تخت یا میز آزمایش دراز کشیده و دستگاهی شبیه قلم در واژن شما قرار می گیرد.

تغییر شیوه زندگی و رژیم غذایی

احتمالا شما توصیه های متناقض بسیاری از طریق رسانه ها، و یا پزشکان درباره نقش رژیم در کنترل وزن شنیده اید. اکثر این عدم توافق ها در مورد میزان و نوع کربوهیدرات ها در مواد غذایی است.

توصیه های متخصصین تغذیه معمولا بر داشتن یک رژیم غذایی پُرکربوهیدرات با استفاده از کربوهیدارت های با شاخص گلایسمی پایین می باشد. شاخص گلایسمیک میزان افزایش سطح انسولین پس از مصرف کربوهیدرات ها را نشان می دهد. نشاسته، کربوهیدراتی با شاخص گلایسمیک بالا است که در مقایسه با کربوهیدرات های با شاخص گلایسمیک پایین مثل سبزیجات برگ سبز، سطح انسولین را به میزان بیشتری افزایش می دهد.

برخی از متخصصین تغذیه پیشنهاد می کنند که زنان مبتلا به PCOS از یک رژیم پُرپروتئین، بدون در نظر گرفتن سطح شاخص گلایسمیک آن، استفاده کنند. برای جبران این کمبود کربوهیدرات فرد باید از پروتئین بیشتری در رژیم استفاده کند. پروتئین موجود در گوشت قرمز می تواند سبب افزایش مصرف چربی های اشباع حیوانی و در نتیجه بالا رفتن سطح کلسترول و افزایش ریسک ابتلا به بیماری های قلبی شود.

پژوهش های اخیر نشان می دهند که در بیماران خاص و زیر نظر متخصصین تغذیه استفاده از رژیم های غذایی پُرپروتئین می تواند مفید باشد ولی باید میزان چربی دریافتی حتما کنترل گردد.

مطالعات بیشتری برای تعیین این که آیا یک رژیم حاوی کربوهیدرات های با اندکس گلایسمیک پایین و چربی های حیوانی محدود، انتخاب مناسبی برای افرد دچار مقاومت انسولین مثل خیلی از زنان مبتلا به PCOS هست یا نه، مورد نیاز است.

 

 

کربوهیدرات هایی را انتخاب کنید که حاوی

فیبر

بالایی هستند. هر چه فیبر موجود در غذا بیشتر باشد، سرعت هضم آن کندتر شده و قند خون هم به آهستگی بالا می رود.

کربوهیدرات های با فیبر بالا شامل: نان ها و غلات و ماکارونی سبوس دار، بلغور، جو، برنج قهوه ای و حبوبات است.

مصرف کربوهیدرات های نا سالم و ساده مثل نوشابه، آبمیوه های صنعتی، کیک، آبنبات، بستنی، کیک، کلوچه و دونات را محدود سازید.

تحقیقات بیشتر می تواند به شناخت بهترین برنامه غذایی کمک کند اما به هر حال واضح است که کاهش وزن از طریق کاهش کالری مصرفی، فواید بسیاری برای سلامت کلی زنان مبتلا به PCOS دارد.

شما برای کنترل رژیم غذایی به عنوان یکی از اصول درمانی باید با متخصص تغذیه برای تعیین برنامه غذایی مناسب با شرایط خود مشورت نمایید.

 

 

ورزش

به کاهش سطح قند خون و نیز مقاومت به انسولین کمک می کند. در زنان مبتلا به PCOS افزایش فعالیت بدنی روزانه و شرکت در یک برنامه ورزشی منظم برای درمان و پیشگیری از مقاومت انسولین و کمک به کاهش وزن، ضروری است.

در انتخاب نوع و میزان فعالیت بدنی با پزشک متخصص مشورت نمایید. ترکیب ورزش های هوازی و مقاومتی در تخمدان پلی کیستیک توصیه می شود.

ورزش های هوازی منظم، در از بین بردن مقاومت به انسولین کمک شایانی می نماید. پس باید به عنوان یک عنصر اساسی درمان به آن توجه گردد.

لازم نیست در فردی که تا دیروز هیچ فعالیتی نداشته است ورزش حرفه ای و سنگین آغاز شود تا نتایج درمانی مشاهده گردد.

پیاده روی منظم روزانه نیز در شکستن مقاومت به انسولین و نیز بهبود علائم، بسیار کمک کننده است.

ورزش های مقاومتی نیز با افزایش بافت عضلانی به کاهش مقاومت به انسولین کمک می نماید.

لازم به ذکر است که همه بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک دچار چاقی نمی باشند. ولی مطالعات نشان داده است که بیماران مبتلا که دارای وزن طبیعی نیز می باشند از مقاومت به انسولین رنج می برند. لذا توصیه هایی که درباره ی شیوه زندگی و نیز نوع تغذیه مطرح می باشد فقط مربوط به  افراد چاق مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک نخواهد بود.

در بیماران لاغز نیز باید با استفاده از کربوهیدرات های پیچیده و نیز فعالیت بدنی از مقاومت به انسولین کاسته شود تا نتایج درمانی مطلوب ایجاد گردد. البته در افراد لاغر انرژی دریافتی نباید محدود گردد.

بر این اساس کنترل رژیم غذایی و شیوه زندگی مبتلایان به سندروم تخمدان پلی کیستیک ملاحظات خاصی را می طلبد که برنامه ریزی دقیق و مشاوره با متخصصین تغذیه را می طلبد.

* ورزش کنید:

* کربوهیدرات های پیچیده را انتخاب نمایید:

* سونوگرافی لگنی:

* آزمایش خون:

* معاینه:

* سابقه پزشکی: